نقاب هنر

نقاب هنر

جایی برای معرفی آثار
نقاب هنر

نقاب هنر

جایی برای معرفی آثار

راز جنگل پیر


داود احمدی بلوطکی

راز جنگل پیر، رمانی جذاب از نویسنده ایتالیایی دینو بوتزاتی است که آقای بهمن فرزانه آن را به فارسی ترجمه کرده و نشر ثالث در اختیار ادب دوستان گذاشته است.

از همان ابتدا که با راوی یا همان دانای کل روبرو می شویم و از آن مهم تر وقتی جمله مهم:

- همه می دانند که...

را می گوید، ناخودآگاه گوشزد می‌شود که باید همه هوش و حواس را جمع کرد تا هم داستان را از زبان شخص ثالث درست متوجه شویم و هم از دل گفتگوها، رابطه بین نویسنده، راوی و شخصیت‌ها را رمزگشایی کنیم تا لذت خواندن آن دست کم دو چندان شود.

اگر با آثار رئالیسم جادویی و تا حدودی سورئال آشنایی دارید؛ خواندن این رمان زیبا به شدت پیشنهاد می‌شود.

رمانی که به زیبایی، خطوط بین واقعیت و رویا را محو می‌کند و باور ما را هدف می‌گیرد. آنچه البته ما را شگفت زده می کند نحوه برخورد نویسنده با موضوع تراژدی است. می‌توان گفت عمق فاجعه در لا به لای زیبایی مسحور کننده‌ی داستان محو است.

ما تا پایان، در شیرینی و جادوی رمان همراه می‌شویم و درست در انتها، نویسنده اسلحه‌اش را می‌کشد و مغز مخاطبی را که با درکی درست، لایه‌های زیرین رمان را جستجو می‌کند، هدف می‌گیرد و شک نکنید که گلوله‌اش وسط پیشانی خواهد نشست.

راز جنگل پیر را در همان ابتدا، نویسنده در دهان راوی می‌گذارد و راوی نیز آن را با زیرکی از زبان کشیشی که قبلا به آنجا سفر کرده، بازگو می‌کند. نگارنده به عمد از لو دادن داستان صرف‌نظر کرده و تنها به تاکید بر ذکاوت نویسنده اکتفا می‌کند. چرا که بوتزاتی، با جسارت تمام، قدرت قلمش را در رها کردن شخصیت‌ها و دادن اختیار به ایشان برای تصمیم‌گیری، به رخ می‌کشد.

با هم بخش کوچکی از رمان را مرور می‌کنیم؛

در جایی دیگر سرهنگ در جواب بی اعتنایی، جمله مهمی را به زبان می‌آورد و به برناردی آدم‌نما می‌گوید؛

-        شما هم به بشر می مانید

-        تا وقتی موجودی کوچک است مدام به او رسیدگی می کنید. ولی بعد که بزرگ شدیم، آن همه زحمت کشیدیم و خسته و کوفته برجای ماندیم، آن وقت دیگر هیچ کس به ما محل سگ هم نمی گذارد